عباس خسروانی/ دکترای جامعه شناسی
انتخابات، بهار سیاسی احزاب و تشکلهای سیاسی اند.در این بهار سیاسی آرایش و جبهه بندی احزاب و تشکلها همواره یکی از موضوعات جذاب رسانه ای و مورد سوال افکار عمومی بوده و هست.آرایش جریانات سیاسی به این معنا که در انتخابات پیش رو چه گروهها و احزاب سیاسی و با چه گفتمان و شعاری و با چه چهرههای مطرحی پای در میدان خواهند گذاشت.
اولین جریانی که مدتی است آرایش انتخاباتی به خود گرفته جریان موسوم به اصلاحات است که تحرکات خود را برای حضور در انتخابات 1400 آغاز کرده است.اصلاحطلبان در انتخابت آتی با 2 چالش اساسی مواجهند؛ چالش اول شکست سنگین آنها در انتخابات دوم اسفند سال 98 مجلس شورای اسلامی بود که با بیاقبالی محسوسی از سوی مردم مواجه شدند.لذا برای جریان اصلاحات این احتمال قوی وجود دارد که این بی اقبالی در انتخابات ریاست جمهوری تکرار شود.به عبارتی جریان اصلاحات می خواهد دست به چه معجزه ای بزند که افکار عمومی را طی یک سال به سمت خود متمایل کند.چالش دوم جریان اصلاحات،چند دستگی درون جریانی است که رسیدن به وحدت را برای آنها دشوار کرده است. اگر چه آنها در موضع شکست انتخاباتی قرار گرفتهاند اما از درون اردوگاه اصلاحطلبان صداهای متعدد به گوش میرسد و حتی برخی صداها در تضاد و در راستای نفی یکدیگر ند. آنها طی دوره های گذشته برای حضور منسجم در انتخابات،تشکیلات فراجناحی مثل شورای عالی اصلاحطلبان و امثالهم را ایجاد کرده اند و در این دوره نیز برای رسیدن به وحدت و توافق بر سر یک نامزد واحد، نهادی به نام نهاد اجماع ساز یا جبهه اصلاحطلبان ایران را به ریاست بهزاد نبوی ایجاد کرده اند که از 31 حزب اصلاحطلب و 15 چهره ملی اصلاحطلب تشکیل شده و کار خود را برای تدوین استراتژی ها برای ورود به انتخابات آغاز کردهاند.در اردوگاه اصلاحطلبان به لحاظ گفتمانی نیز اختلافنظرهایی وجود دارد که در حال حاضر آنچه توسط بخش مهمی از بدنه اصلاحات به محوریت سید محمد خاتمی دنبال میشود، گفتمان عدالت اجتماعی است که تصور می کنند یکی از الزامات موفقیت آنان در انتخابات پیش رو،روی آوری به گفتمانی است که بتوانند بر اساس آن بهتر از گذشته با مردم همنوایی کنند و ارتباط خود را با بدنه جامعه تسهیل کنند.در جریان اصلاحات حتی بر سر نوع ورود به انتخابات نیز اختلاف نظر وجود دارد که به طور کلی سه رویکرد در این خصوص وجود دارد؛
رویکرد اول که بیشتر مختص بدنه نخبگانی و دانشگاهی جریان اصلاحات است معتقدند که اصلاحطلبان در انتخابات 1400 حضور جدی نداشته باشند و با فاصله گرفتن از عرصه سیاسی،دوره ای را برای بازسازی بدنه اجتماعی و گفتمانی تشکیلات خود اختصاص دهند.آنها معتقدند که به دلیل حمایت از حسن روحانی و حضور در دولت او و عملکرد نامطلوب دولت روحانی و نارضایتی عمومی از این دولت،مردم جریان اصلاحات را شریک اصلی این ناکارآمدی می دانند.علی رغم آنکه جریان اصلاحات سعی کرد به افکار عمومی بگوید که دولت روحانی یک دولت اصلاحطلب نیست اما افکارعمومی،دولت روحانی را یک دولت اصلاحاتی میداند و آمارها هم نشان میدهند که عناصر متمایل به اصلاحات در دولت روحانی پست های متعددی، از وزارت گرفته تا استانداری و فرمانداری و مدیر کلی، را بر عهده گرفته اند.لذا این طیف اعتقاد دارد که اگر جریان اصلاحات در انتخابات شرکت کند به دلیل عصبانیت مردم از دولت روحانی به آنها رای نخواهند داد و شکست سنگینی را متحمل خواهند شد. رویکرد دوم معتقد به حضور مشروط در انتخابات هستند.شرط آنها برای حضور در انتخابات تائید صلاحیت گزینه اصلاحطلبان توسط شورای نگهبان است.به عبارتی آنها تمایل دارند که در این دور از انتخابات با گزینه اختصاصی خودشان وارد میدان شوند و از آنجا که احتمال رد صلاحیت گزینه های خاص آنها بالاست شرط خود را برای حضور در انتخابات را تائید صلاحیت آنها قرار داده اند.این طیف منتقد استراتژی کاندیدای اجاره ای هستند.استراتژیای که آنها طی 2 دوره گذشته ریاست جمهوری به کار بستند و امروز آماج انواع انتقادات از سوی افکار عمومی هستند. رویکرد سوم معتقد به حضور در انتخابات بدون پیش شرط و بدون تعصب به گزینه اصلاحطلب یا اجارهای است.این طیف حیات سیاسی یک جریان سیاسی را وابسته به حضور در انتخابات میداند و فاصله گیری از صندوقهای رای به هر دلیل اعم از قهر با صندوق،شرط گذاشتن یا تنفس سیاسی را برای حیات سیاسی خود مضر میداند و لذا معتقد به حضور در انتخابات هستند.این طیف حتی موضوع ائتلاف با یک گزینه اصولگرای رایآور را نیز مورد بررسی قرار دادهاند. در مجموع جریان اصلاحات امیدی به پیروزی در انتخابات آتی ندارد، مگر در حالتی که رقیب آنها با غرور و اطمینان از پیروزی در انتخابات و با گزینه های ضعیف و با تکثر نامزدها وارد انتخابات شوند. طیف دیگر فعال در انتخابات 1400 را جریان موسوم به اصول گرایان که بعضا برای آنها از عناوینی چون ارزشی و انقلابی نیز استفاده میشود، تشکیل می دهند.اصول گرایان امتیازات بهتری نسبت به رقیب سنتی خود برای پیروزی در انتخابات دارند.این جریان با لیست ایران سربلند و با سازماندهی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی توانست در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیروزی قابل توجهی را کسب کند و انگیزه و امید زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد به طوری که برخی ریاست جمهوری آینده را به طور قطع،فردی از طیف اصولگرا یا جریان انقلابی میدانند.اما این جریان نیز همچون جریان اصلاحات دغدغه و چالش وحدت و رسیدن به گزینه واحد را دارد.عموما رسیدن به وحدت در جریانی که در موضع پیروزی قرار دارد سختتر به دست میآید .اگر چه این جریان توانسته بود با سازماندهی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در انتخابات مجلس نتایج خوبی را کسب کند و پیش بینی میشد که اصولگرایان با همان فرمول و تشکیلات در انتخابات ریاستجمهوری هم شرکت کنند اما با تشکیل شورایی به نام شورای وحدت این پیام منتقل شد که وحدت در این جریان صد در صدی نیست.گفته میشود شورای وحدت برای پوشش برخی ضعفهای شورای ائتلاف به وجود آمده و قرار است چتر اصولگرایی را بازتر کرده و احزاب و گروههای بیشتری را جذب و همراه خود کنند. شورای وحدت بیشتر جنبه ریش سفیدی و حل و فصل مسائل را دارد و با توجه به زمان کم باقی مانده با انتخابات هنوز نتوانسته است تشکیلات استانی خود را راه اندازی کند.البته پیش بینی می شود طبق اظهارت شخصیت های مطرح منتسب به این دو تشکل،در نهایت این دو بر سر یک نامزد واحد به توافق خواهند رسید.به خصوص اگر این گزینه آیت الله رئیسی باشد که با آمدن وی به عرصه انتخابات،موضوع وحدت در جریان اصولگرا حل خواهد شد.به عبارتی امروز یکی از دو راهیهای جریان اصولگرا آمدن یا نیامدن آیت الله رئیسی است.
به هر حال پیروزی در هر انتخاباتی علاوه بر داشتن آرایش سیاسی منسجم و دقیق و انجام کار تشکیلاتی نیازمند گفتمان است.این گفتمان باید ناظر بر مطالبات مردم و مسائل اصلی کشور باشد.امروز کشور نیازمند کارآمدی در اداره بهتر کشور و حل مشکلات اقتصادی مردم است.کشور به شدت از معضل و بلیه ناکارآمدی مسوولان خود رنج میبرد.گفتمان کارآمدی با تاکید بر عدالتخواهی و تاکید بر ظرفیتها و توانمندی های داخلی می تواند گفتمان مناسبی برای جریان اصولگرای انقلابی در انتخابات پیش رو باشد و اعتماد مردم را به خود جلب کند.
مسأله بعد انتخاب گزینه ای مناسب با این گفتمان است.گزینه مد نظر باید کارآمدی خود را در حل مسائل کشور در حوزه هایی که حضور مدیریتی داشته به اثبات رسانده باشد.
آرایش های سیاسی در انتخابات پیش رو در وهله اول باید ناظر بر حضور گسترده مردم پای صندوق های رای و در وهله دوم باید ناظر بر حل مسائل کشور باشد و نه کسب قدرت و سهم خواهی.حضور گسترده مردم در انتخابات و انتخاب یک رئیس جمهور کارآمد با رای قاطع، نیاز ضروری کشور در سال 1400 است.
- منتشر شده در ویژه نامه نوروزی روزنامه صبح نو